بمناسبت اولین سالگرد درگذشت مهین شهابی

در اولین روز شهریور، باز هم هنرمندی دیگر از اهالی سینما، جان به جان‌آفرین تسلیم كرد؛ مهین شهابی. وی مدتی بود به دلیل تومور مغزی در بیمارستان بستری شده بود.شهابی از بازیگران پیشكسوت سینما و تلویزیون ایران، با این كه در چند سال اخیر به دلیل بیماری‌اش حضوری در فیلم‌ها و سریال‌ها نداشت، اما به دلیل ماندگاری چهره‌اش در این عرصه‌ها همواره در یاد و خاطره مخاطبان و علاقه‌مندان این رسانه‌ها بود.
 نام اصلی این هنرمند مهین نیك‌طبع بود و سال 1315 در شهر تهران متولد شد. پدر او نظامی بود و تربیت خاص وی باعث شده بود كه مهین از همان روزهای كودكی نظم و انضباط را از اولین الگوهای زندگی‌اش قرار دهد. وی دراین‌باره در مصاحبه‌ای عنوان كرده بود: «پدر من نظامی بود و همیشه به ما می‌گفت اگر بلند نشوید نماز بخوانید من فكر می‌كنم غذا و نانی كه به شما داده‌ام، حرام است. این منش پدرم باعث شد ما به اعتقاداتمان پایبند بمانیم...»

ادامه نوشته

محمد علي كشاورز همچنان ملاقات ممنوع



ایسنا:يكي از همراهان اين هنرمند در بيمارستان امروز ـ 31 شهريور ماه ـ گفت: حال آقاي كشاورز هم اكنون خوب است و مي‌توانم بگويم رو به بهبود هستند اما به تشخيص پزشك بايد همچنان در «آي سي يو» بمانند. وي درباره زمان منتقل شدن محمدعلي كشاورز به بخش عمومي بيمارستان پاسخ داد: در اين زمينه اطلاعات دقيقي ندارم ولي به احتمال زياد تا سه روز ديگر زمان انتقال ايشان به بخش مشخص مي‌شود و تا زماني كه آقاي كشاورز در بخش مراقبت‌هاي ويژه نگهداري مي‌شوند، ممنوع الملاقات هستند.

هایده

HYDEH

                                                                                                            فرستنده عکس: مرجان

لیلا فروهر

leila foruohar

مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی به عیادت شاپور قریب رفت

شاپور قریب oldpatogh

فارس: میرعلایی در این دیدار گفت: در ماه مبارک رمضان برای همه پیشکسوتان سینمای ایران آرزوی صحت و سلامتی دارم . ما به هنرمندان قدیمی مدیون هستیم و اگر سینمای کشور به این جایگاه رسیده حاصل تلاش این عزیزان بوده است.شاپور قریب کارگردان قدیمی سینمای ایران چندی است که به علت بیماری درخانه به سر می برد وی سال گذشته یکی از اپیزودهای فیلم «ملاقات» را کارگردانی کرده است.

پوستر افتاب مهتاب



                                                                                                    فرستنده عکس: فردین تایتانیک

بانو فرشته


                                                                                              
                                                                                                      عکس: از سایت خانم فرشته

تبلیغ چهار فیلم


تبلیغ مالک دوزخ







                                                                                               فرستنده عکس ها: فردین تایتانیک

ابی و شهرام

ابی و شهرام

گوگوش گفت: من روزه میگیرم فعلا روزها عکس نمیگیرم

گوگوش oldpatogh

فریدون فرخزاد



                                                                                                        فرستنده عکس: مرجان

هایده مهستی و رامش

بازگشت آوای خاطره انگیز منوچهر انور به سینمای ایران



کافه سینما:آنونس «آلزایمر» شنیدنی خواهد بود.پيشنهادي كه با موافقت منوچهر انور روبرو شده تا يك بار ديگر صداي خاطره انگيز او پس از سالها بر روي يك آنونس سينمايي شنيده شود.صدای انور را سال‌ها پیش روی آنونس‌های خاطره انگیز فیلم‌های بزرگ تاریخ سینما شنیده‌ایم. اما انور سالها بود كه ديگر در زمينه گويندگي آنونس فعاليتي نداشت و در اين مدت تنها به چند همكاري‌ با محمدرضا اصلاني بسنده کرد. منوچهر انور بعد از انقلاب بيشتر به فعاليت ادبي مشغول بود و از اخرين آثارش مي توان به ترجمه نمايشنامه خانه عروسک هنريك ايبسن اشااره كرد. از به يادماندني ترين فعاليت هاي سينمايي انور ترجمه و گويندگي مستند به ياد ماندني باد صبا به كارگرداني آلبرت لاموریس است. یک خاطره هنری بزرگ. که برای یک عمر فعالیت سینمایی کافی است.
ویکی پدیا:منوچهر انور (متولد ۱۳۰۷ در تهران) کارگردان، نویسنده، تهیه‌کننده، گوینده و مترجم و فارغ‌التحصیل آکادمی سلطنتی لندن است. وی فعالیت هنری را در لندن سال ۱۳۳۲ به عنوان نویسنده، بازیگر و گوینده در رادیو و تلویزیون بی‌بی‌سی آغاز کرد.او پس از پیوستن به گروه ملی و تدریس در دانشگاه به طور عمده فعالیت گویندگی و نویسندگی متن آنونس فیلم‌ها را شروع کرد. مهم‌ترین اثر هنری او نسخه تلویزیونی نمایشنامه مشهور بیژن مفید یعنی شهر قصه می‌باشد که در سال ۱۳۵۲ توسط وی و بیژن مفید نوشته و توسط خودش کارگردانی شد. این نمایش یکی از محبوبترین اثرات هنری در تاریخ معاصر ایران محسوب می‌گردد هرچند که نسخه تلویزیونی آن با اقبالی به اندازه خود نمایش رو به رو نشد.

از تبلیغ های دهه پنجاه

شماره تازه "دنیای تصویر" با تصویر روی جلدی از سعید راد منتشر شد



درتازه‌ترین شماره "دنیای تصویر" علاوه بر آخرین اخبار سینمای ایران و جهان و همچنین جداول تولید و فروش فیلم‌ها، گزارشی از دوازدهمین جشن "دنیای تصویر" به همراه عکس‌هایی از این جشن منتشر شده است و همینطورگزارشی از دریافت تندیسی که سعید راد برای یک عمر فعالیت هنری گرفت.مصاحبه‌ای مفصل با مسعود کیمیایی درباره "جرم" هم در این شماره آمده است.

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

به یاد پرویز فنی زاده...



٣٢ سال پیش در چهارم اسفند ماه خبردار شدیم "ستاره ای" از تئاتر و سینمای و تلویزیون ایران غروب کرد. ٣٢ سال گذشت، و هنوز که هنوز است جایگزینی برایش پدید نیامد و هنوز در فقدان این هنرمند اشک میریزیم و جایش را در صحنه و سینما و تلویزیون میبینیم. هرچند کاری که شایسته او باشد انجام نشده است.
من که همچنان باورم نمیشود که او نیست، نمیتوانم باور کنم "پرویز فنی زاده" نیست و گاهی اوقات فکر میکنم آرام آرام وارد میشود و گوشه ای مینشیند و پیشنهاد میکند تمرین را آغاز کنیم.
"پرویز فنی زاده" با بلوز یقه اسکی و کت اسپرتش میآمد که اولین تجربه کارگردانی را در تئاتر انجام دهد. و من به عنوان دستیار کارگردان در کنارش بودم. داشتیم نمایش "خدا را هجی کن" را تمرین میکردیم. در پاییز قبل از انقلاب 57 و چون جای تمرین مناسب نداشتیم در خانه یکی از بازیگران تمرین میکردیم. فنی زاده میآمد و آرام گوشه ای مینشست و میگفت تمرین را شروع کنیم. خیلی آرام بود. چون مشکلات خودش را حل کرده بود و خودش را نجات داده بود اگر بشود گفت نجات و کلاسهای گروهی "تراپی" میرفت. بهش میگفتیم خودت هم بازی کن. میگفت نه میخواهم تجربه کارگردانی را برای بار اول درست انجام دهم. کار در سه ماه تمرین آماده شد ولی هیچ سالنی برای اجرا در اختیارش قرار نگرفت. یادش به خیر همیشه سر تمرین میگفت: بچه ها از یه کمی پایین تر شروع کنید.
بزرگترین امتیاز "فنی زاده" این بود که میخواست "فنی زاده" باشد و نه کسی دیگر و به خاطر همین هم نوع بازی او از جنس بازی خود او بود.
اگر آقای "حکمتی" بود در رگبار، آقای حکمتی بود که هیچ وجه تشابهی با "ملیجک" در سلطان صاحب قران نداشت و در همان زمان "مش قاسم"دایی جان ناپلئون بود که با همه اینها متفاوت بود، افسوس که از کارهای تئاتری اش چیزی در دست نیست. شاید فقط چند عکس در آلبوم همکاران.
جالب این است که هنرمندانی چون "فنی زاده" همیشه دچار کمبودهای مادی و تنگناهای" گذران زندگی بوده و هستند. او تعریف میکرد وقتی جایزه بهترین بازیگر را از دست "جوزف لوزی" می گرفتم. داشتم فکر میکردم اگر دوستم لباس به هم قرض نمیداد، چگونه باید در این مراسم شرکت میکردم. 16 سال بود که به عنوان بازیگر قراردادی در اداره تئاتر کار می کرد و وقتی که رفت بر سر مزارش حکم رسمی استخدامی اش را به دست همسرش دادند. اما او هیچگاه نه نالید و نه پیش کسی گلایه کرد. سوخت و سوخت تا تمام شد.

ناصر ملک مطیعی

گوگوش "عکس"

رامش "عکس"