بخشی از روایت خسرو شکیبایی از خسرو شکیبایی بمناسبت سالروز تولد او

خسرو شكيبايي، زاده خاك پاك تهرون، بزرگ شده بازارچه قناتآباد، مخلص تمام عاشقاي ايرون و همين حالاي ايرون. متولد هفتم فروردين 1323.و الآن هم آدمي هستم ساده و معمولي. از كرم خدا و لطف مردم يك تيمچه هنري داريم پيشكش همين مردم. نميدانم شايد اين يك بيوگرافي باشد بيوگرافي كه نه؛ شرح حالي از ما باشد براي شما به يادگار...
ماه نميدانم و سال نميدانم
اين نگاه!
هنوز در يادي
ياد گنگي
از گريهها
از آرزوها
از شوق عكس 6 در 4 سياه و سفيد، برقي 
اي نگاه! نسيم صداقت و معصوميت هفت سالگي را پيشكش مردمان وطنت خواهي كرد.
بزرگ ميشوم
به دشت و صخره ميروم
به اوج قله ميرسم
به عشق سجده ميكنم.
باز ماه نميدانم و احتمالا سال 1339
و البته ميدان كه ميدان ارگ
چشمي به تماشا، دستي سمج و دلي به درمان
كجا بود ... كجا آن اوج خواستن! آن عشق درست!؟ 
وقتي كه فقط تنهايي، رفيق گريههايم بود اصلا ديگر چه فرقي داشت، چه توفيري داشت مروركردن روزهاي هفته. چه تفاوتي ميان صبح و غروب، ... وقتي كه تنهايي!؟