ناصر و ایرج قادری

هفت نگاه/ناصر ملک مطیعی: برگشت به گذشته کار چندان آسانی نیست و باید به سال های دور و قدیم قدم بگذاری. اولین بار ایرج قادری را در پارس فیلم دیدم. زمانی که قرار بود در فیلم «چشمه آب حیات» که اولین فیلم او نیز هست بازی کند.
اولین همکاری ما به عنوان همکاری یک بازیگر با یک کارگردان اما در فیلم «سکه شانس» اتفاق افتاد.... فیلم خوبی که ایرج قادری کارگردانش بود و جز معدود فیلم هایش نیز هست که در آن بازی نکرد. سینما آن موقع گسترش امروز را نداشت و دارای چرخه مشخصی بود که نام های مطرح مشخصی هم داشت.
خاطره ای که از «سکه شانس» دارم این است که تمام گروه روابط بسیار صمیمی و دوستانه ای با هم داشتند و ایرج قادری نیز با پشتکاری مثال زدنی به کارش می پرداخت. آن روزها برای ما رفاقت و دوستی حتی خیلی مهمتر از کاری بود که انجام می دادیم.
به یاد دارم وقتی سکه شانس اماده شد و آن را دیدم بسیار از آن فیلم لذت بردم. من همیشه نگران بودم که حضورم در فیلم ها حضور مناسبی باشد و همکاری با ایرج قادری جزو همکاری هایی بود که نتیجه بسیار خوبی داشت. آن زمان آنچنان به معنای امروزی فیلمنامه مشخصی نداشتیم که هنرپیشه بتواند بخواند و در جریان کلیت فیلم با جزییاتش قرار بگیرد. این بود که تمام اطمینان و ایمان هنرپیشه به کارگردان بود و ایرج قادری همیشه جزو کسانی بود که می توانستی با آرامش خاطر به او اطمینان کنی.
ایرج قادری در کارش بسیار کوشا بود. توانایی و میل به اینکه کار خوبی انجام دهد همیشه از مشخصه های اصلی او بوده است. ایرج قادری همیشه سعی داشته درست ترین کار را انجام دهد و واقعا برای تک تک فیلم هایش با تمام وجود زحمت کشیده است. آخرین فیلمی که بازی کردم برزخیها بودکه به کارگردانی ایرج قادری ساخته شد.فیلمی که با ایرج قادری و فردین و سعید راد و محمدعلی کشاورز همه با هم بودیم و در زمان خودش بسیار موفق بود. فیلم های خوبی را با هم بازی کردیم مثل نقره داغ، غلام ژاندارم، سینه چاک و تعدادی فیلم دیگر.
در بت صحنه ای بود که قرار بود در این صحنه آقای بهروز وثوقی را به زندان ببریم. در این صحنه به ایرج قادری پیشنهاد دادم که درجواب بهروز وثوقی وقتی می گوید که آیا می توانم برم بچه مو ببینم؟ من به عنوان رییس پاسگاه ژاندارمری قبول کنم. صحنه ای که داخل جیب هستیم و به سربازم می گویم گردش کن... ایرج قادری هم پذیرفت و صحنه بسیار خوبی شد. این دوستی های ما در انجام کار همیشه با ما همراه بود. خاطرات در کنار هم بودن همیشه از قشنگ ترین داشته های زندگی انسان است.
ایرج قادری در هیچکدام از فیلم هایش کوتاه نیامد. ایرج قادری از نام های ماندگار ماست . هیچ جا ندیدم که دلسرد بشود. به عنوان مثال در طی ساخت فیلم برزخیها گرفتاری هایی برایش پیش آمد اما برگشت و با قدرت فیلم را تمام کرد. بعضی وقت ها با هم صحبت می کنیم و همیشه خواستار این بودم که خوب و برقرار باشد. ایرج قادری حتی وقتی سلامتی اش هم به خطر می افتد، باز از داخل رختخواب هم به فکر فیلمش است. به او سلام می کنم و آرزو می کنم همیشه برقرار باشد.